شهید عظیم محمد پناه

https://s30.picofile.com/file/8475123476/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87.jpg

پاسدار شهید عظیم محمد پناه سیدآبادی‌، فرزند شادروان‌ غلامعلی‌ در دوم خرداد ماه سال‌ 1342 در روستای‌ سیدآباد از توابع‌ دهستان‌ گوراب‌ پس‌ شهرستان‌ فومن‌ در خانواده‌ای‌ مذهبی‌ و كشاورز متولد یافت‌.
پس‌ از طی‌ دوران‌ كودكی‌، مقطع‌ ابتدایی‌ و سپس‌ راهنمایی‌ را در مدرسه‌ محل‌ خود گذراند و پس‌ ازآن‌، وارد دبیرستان‌ گوراب‌ پس‌ گردید و در رشته‌ی‌ اقتصاد به ادامه‌ی‌ تحصیل‌ پرداخت‌. این‌ شهیدبزرگوار به‌ خاطر فعالیت‌های‌ بیش‌ از حد انقلابی‌ و اجتماعی‌، موفق‌ به‌ اتمام‌ دوره‌ متوسطه‌ نگردید وفقط تا قبولی‌ سال‌ سوم‌ نظری‌ به‌ پیش‌ رفت‌. پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌، به‌ عضویت‌ پایگاه‌ مقاومت‌ بسیج‌ وهمچنین‌ انجمن‌ اسلامی‌ محل‌ درآمد و فی‌ سبیل‌ الله‌ در این‌ نهاد به‌ خدمت‌ پرداخت‌. در سال‌ 1360 با عده‌ای‌ از برادران‌ بسیجی‌، جهت‌ دیدن‌ دوره‌ آموزش‌ نظامی‌، به رامسر اعزام‌ شد و پس‌ از مدتی‌ به زادگاهش‌ بازگشت‌ و به‌ تعلیم آموزش‌ نظامی‌ جوانان‌ همت‌ گماشت‌.
https://s30.picofile.com/file/8475123526/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%872.jpg
جهت نمایش در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید
در سال‌ 1362 به‌ عضویت‌ رسمی‌ سپاه‌ فومن‌ درآمد و تا پایان‌ سال‌ 1364، اغلب‌ ماموریت‌های‌ سپاه به‌ او محول‌ می‌شد. در آن‌ ایام‌، بعنوان‌ مسئول‌ اكیپی‌ از نیروهای‌ مخصوص‌ سپاه‌، برای‌ ضربه‌ زدن‌ به‌گروهك‌های‌ ضدانقلاب‌ داخلی‌، در كمین‌ دشمن‌ قرار گرفت‌، مجروح‌ گردید و مدتی‌ را در بیمارستان باختران‌ و تهران‌ بسر برد. با جراحتی‌ كه‌ به‌ دست‌ او وارد آمده‌ بود و پزشكان‌ نیز ایشان‌ را به‌استراحت‌ بسیار توصیه‌ كرده‌ بودند، وی‌ با همان‌ وضعیت‌، فعالیت‌ در سپاه‌ را ترجیح‌ داد و در اعزام نیروهای‌ سپاه‌ رشت‌ مشغول‌ به‌ كار گردید. پس‌ از مدتی‌ به‌ فومن‌ منتقل‌ شد و در واحد بسیج‌ به‌عنوان‌ مسئول‌ بسیج‌ اقشار، مشغول‌ فعالیت‌ شد و بعد از چندی‌، به‌ عنوان‌ مسئول‌ ستاد مقاومت‌ بسیج‌دهستان‌ گوراب‌ پس‌ به‌ فعالیت‌ پرداخت‌.
با این‌ همه‌، روزبه‌روز بی‌قراریش‌ برای‌ رفتن‌ به‌ جبهه‌ افزونتر می‌گشت‌ و سرانجام‌ با جلب‌ رضایت مسئولین‌ وقت‌ سپاه‌، در پنجم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ 1362 همراه‌ راهیان‌ كاروان‌ كربلای‌ 4، عازم‌ جبهه‌گردید. در جبهه‌ وارد یكی‌ از پیشتازترین‌ گردان‌های‌ لشكر به‌ نام‌ «میثم‌» شد و در گروهی‌ به‌ نام‌«ضربت‌» مسئولیتی‌ به‌ او واگذار گردید.
در سال‌ 1363 تصمیم‌ به‌ ازدواج‌ گرفت‌ كه‌ ثمره‌ آن‌ یك‌ فرزند پسر می‌باشد. شهید محمدپناه‌ نام‌پسرش‌ را «سجاد» گذاشت‌ و همواره‌ آرزوی‌ می‌كرد ‌ تا با تربیت‌ صحیح‌ او، فرزندی‌ صالح‌ و تقواباشد. در آخرین‌ مرخصی‌اش‌ كه‌ به‌ دیدار فرزند و انتخاب‌ نام‌ برای‌ او همراه‌ بود، پس‌ از دوازده‌ روزبه‌ جبهه‌ برگشت‌ و در جبهه‌ از اطرافیان‌، نام‌ «ابوسجاد» را می‌شنید.
حدود سه‌ ماه‌ ازاین‌ آخرین‌ مرخصی‌ و دیدار فرزندش‌ گذشت‌ كه‌ در دهم‌ شهریور ماه سال 1365 در منطقه‌ی‌ حاج‌ عمران‌ در طی‌ عملیات‌ كربلای‌ دو، مفقود گردید و به‌ آرزوی‌ دیرینه‌اش‌ كه‌ شهادت‌ بود رسید. پیكرش‌ سالها در زیر آفتاب‌ سوزان‌ غرب‌ كشور ماند، تا اینكه‌ در مهرماه‌ 1372 شناسایی‌ و به‌ فومن‌ منتقل‌ و در نهایت‌ در شانزدهم‌ همان‌ ماه ‌در زادگاهش‌ به‌ خاک سپرده‌ شد.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش

مطالب مشابه